(4) هفت عادت مردمان مؤثر- تعادل بین تولید و قابلیت تولید

این بخش از کتاب برای من خیلی اثرگذار بود و دوستش داشتم. چون توانست یکی از مشکلات بنیادی من در زندگی شخصی و زندگی مشترکم را به من نشان دهد. این بخش، در زیرمجموعه فصل “نگاهی به هفت عادت” در کتاب اصلی نگاشته شده است و من آن قسمت از مطالبی که برای خودم اثرگذار بوده اند را اینجا یادداشت می کنم، تا هم خودم و هم عزیزانی که با من در حال مطالعه جمعی کتاب هفت عادت مردمان مؤثر هستند، بتوانند استفادده کنند.

برقراری تعادل بین تولید و قابلیت تولید

بحث اصلی این بخش در رابطه با موضوعی به نام ” اصل تعادل بین تولید و قابلیت تولید” است. بیایید سختش نکنیم! منظور از تولید در زندگی روزمره انسانی اما، چیزی است که به دست می آوریم (اعم از خانه، ماشین، مدرک تحصیلی، روابط عاشقانه، فرزند، دوست، اعتبار، احترام و …). منظور از قابلیت تولید هم “خودِ ما” بعنوان سرمایه اصلی خودمان هستیم که همه چیز به وسیله خود ما تولید می شود.

همه ما قطعا می دانیم که با به دست آوردن چیزی، قطعا چیزهایی را داریم همزمان از دست می دهیم. اصل “برقراری تعادل بین تولید و قابلیت تولید” می خواهد به ما بگوید که هرگز نباید در راه به دست آوردن چیزی، از سرمایه اصلی مان هزینه کنیم به طوریکه اصل سرمایه بر باد برود و ما دیگر قادر به تولید نباشیم!

پس مهمترین سرمایه ما، قابلیت تولید ماست و هدف اصلی ما نیز به عنوان یک اصل در این کتاب، حفظ برقراری تعادل میان دستاوردها از یک طرف و نگهداری از سرمایه اصلی یعنی خودمان، از طرف دیگر است.

بعنوان مثال:

  • وقتی در رابطه زناشویی، زن و شوهر به کسب منافع شخصی شان(تولید)، بیش از حفظ رابطه شان (قابلیت تولید)، علاقه نشان بدهند، اغلب نسبت به یکدیگر بی احساس و بی ملاحظه می شوند. مهربانی های کوچک و آدابی که برای حفظ عمق رابطه ضرورت دارد را نادیده می گیرند و شروع به استفاده از اهرم های مداخله می کنند تا یکدیگر را کنترل کنند. در این حالت آنها بر نیازهای خودشان متمرکز می شوند و دنبال دلایلی می گردند تا اشتباه طرف مقابل را خاطر نشان سازند. محبت و نرمی به تدریج از بین می رود تا اینکه اصل رابطه (قابلیت تولید) روز به روز ضعیف تر می شود و نهایتا از بین می رود.

 

  • وقتی در رابطه والدین و کودکان، ما تربیت های سلطه گرایانه و یا تسهیل گرایانه (به خاطر مهرطلبی خودمان)، را انتخاب می کنیم، در واقع داریم به کودک خردسال و توانایی هایش (قابلیت تولید) ناخواسته ضربه می زنیم. ما با تربیت سلطه جویانه یا تسهیل گرایانه، برای مدتی کوتاه خودمان را راحت می کنیم و چیزی که می خواهیم را به دست می آوریم (تولید). اما ضربات غیر قابل جبرانی به کودک می زنیم. در واقع با این رفتار، حس مسئولیت، تسلط بر خود، اعتماد به نفس، قدرت انتخاب صحیح و هدفمندی را در کودکان مان از بین می بریم.

 

هدف کوتاه مدت (تولید) مهم است، اما کارایی در حفظ تعادل (قابلیت تولید) نهفته است.

و

جوهر مؤثر بودن در ایجاد تعادل بین تولید و حفظ قابلیت تولید است که بسیار کار مشکلی است.

 

اینکه به جای درخواست “اتاق تمیز” روی کودک و رابطه تان با او تمرکز کنید تا خودش با اشتیاق این کار را انجام دهد.

اینکه به جای “تقاضای محبت” از شریک زندگی تان، روی رابطه زناشویی تان تمرکز کنید تا آنقدر سرشار باشد که خودش منجر به محبت شود.

اینکه به جای شب بیداری و یک شب زیاد درس خواندن، روی خواب خوب و سلامت و تمرکز برنامه ریزی کنید، آنگاه هدف، درس خواندن و موفق بودن، خودش اتوماتیک پیدایش می شود.

ایجاد این تعادل بسیار کار مشکلی است!

 

بخشی از کتاب هفت عادت مردمان مؤثر

خلاصه و نت برداری: تابان منتظر

آبان ماه 99

 

اگر به این مطلب علاقمند شدید، سایر قسمت های مربوط به این کتاب را می توانید از طریق لینک های زیر بخوانید:

چطور کتاب هفت عادت مردمان مؤثر را می خوانم؟

هفت عادت مردمان مؤثر- عامل بودن

هفت عادت مردمان مؤثر- نقشه کلی کتاب

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

3 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط